وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا به تازگی این سوال را مطرح کرده که چگونه گروه تروریستی داعش به خودروهای تویوتا دسترسی پیدا کرده است. گفتنی است داعش از خودروهای تویوتا در ویدیوهای تبلیغاتی خود استفاده کرده است.
به گزارش فرادید به نقل از سی ان ان، شرکت تویوتا در بیانیهای اعلام کرده که بررسی ورود سرمایه و زنجیره تامین به خاورمیانه جزو سیاستهای فرامرزی وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا است. البته برای اولین بار، در گزارش ای.بی.سی. نیوز از تویوتا خواسته شد که به این سوال پاسخ دهد.
اد لوئیس، سخنگوی شرکت تویوتا، در گفتگو با سی ان ان گفت: «شرکت تویوتا متعهد به رعایت قوانین و مقررات تمام کشورهایی است که با آنها همکاری میکند. ما از توزیع کنندگان خود هم خواستهایم که به یکایک این قوانین احترام بگذارند. ما همچنین از سیاستهای وزارت خزانه داری ایالات متحده مبنی بر بررسی ورود سرمایه و زنجیره تامین به خاورمیانه حمایت میکنیم.»
لوئیس در ادامه گفت ک
ه کنترل کامل خودروساز بر خرید، فروش و یا سرقت خودروهای تولیدیاش توسط شخص ثالث عملا امری غیرممکن است.
لوئیس در این رابطه گفت: «سیاستهای شرکت تویوتا در قبال فروش خودروهایش به مشتریان احتمالی که ممکن است از خودروی تویوتا برای مصارف شبهنظامی یا تروریستی استفاده کنند، سختگیرانه است. ما همچنین از طریق قرارداد و رویههای فروشمان اطمینان حاصل میکنیم که مبادا محصولاتمان برای مقاصد نامتعارف نظامی به کار گرفته شود.»
داعش چگونه صاحب تویوتا شده است؟
لوئیس پیشنهاد میدهد که شرکتهای خصوصی باید در بررسیهای وزارت خزانه داری ایالات متحده جای بگیرد. او میگوید: «ما اینطور فهمیدهایم که وزارت خزانه داری ایالات متحده مروری کلی بر ورود زنجیره تامین و کالاها به خاورمیانه شامل موسسات مالی، تولیدکنندگان و شرکتهای تامین انرژی داشته است.»
وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا اعلام نکرده که این اطلاعات را از کدام شرکتها به دست آورده، اما میگوید که تلاشها برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به سرمایه گزاری مالیِ داعش همچنان ادامه دارد.
وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «ما در راستای رویکرد متداول خود نسبت به درک بهتر فعالیتهای اقتصادی و مالی گروه داعش، با همتایان و سهامداران بین المللی همکاری نزدیکی داریم.»
در میان انبوه ستارگان زیر ۱۷ سال جهان، که برخی از آن ها در تیمهای بسیار بزرگ اروپا بازی میکنند، نام یک جوان کم ادعای ایرانی به چشم میخورد.
وبسایت گاردین در بین ۵۰ نوجوان زیر ۱۷ سال که به عنوان ستارگان آینده دنیای فوتبال معرفی کرده است، به هافبک ایرانی باشگاه ذوب آهن هم پرداخته است. این پایگاه خبری انگلیسی در مورد رضا شکاری نوشته است: «او اخیرا اولین بازیاش را برای تیم اصلی ذوبآهن انجام داد. از او به عنوان جانشین جواد نکونام یاد میشود. بازیکنی که ۶ فصل در لالیگا بازی کرده، ۱۵۰ بازی ملی دارد و در ایران یک اسطوره است. بعضیها معتقدند او میتواند از نکونام هم بهتر شود. رضا اخیرا به تیم ملی امید ایران هم دعوت شده است، در حالی که تنها ۱۷ سال سن دارد. ایران همواره بازیکنان خوب زیادی پرورش میدهد، اما شرایط خوب پیش نمیرود. شکاری میتواند متفاوت باشد.»
رضا شکاری، متولد ۱۹۹۸ است. بازیکنی که تازه ۱۷ ساله شده و برای تیمهای ملی نوجوانان، جوانان و امید به میدان رفته است. در لیگ امسال ۱۰ دقیقه برای تیم گلمحمدی به میدان رفته است. او ۸ گل در ردههای سنی تیم ملی به ثمر رسانده است. بازیکنی به طور جد شبیه به جواد نکونام، با توانایی هجومی بسیار بالاتر است.
ذوبیها این بازیکن را از مقاومت تهران خریداری
کردهاند و در حال پرورش این استعداد ناب هستند. مسئولان ذوبآهن گفتهاند
که در صورت پیشنهاد از باشگاه ها سطح بالای اروپا، تمام همکاریهای لازم را
برای رضا شکاری انجام میدهند. کارشناسان پیش بینی میکنند رضا شکاری در
کنار گلمحمدی می تواند پیشرفت خوبی داشته باشد.
آنهایی که "از ایران" رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست
میکنند تا تنهایی بخورند، فکر میکنند آنهایی که ماندهند الان دارند دور
هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی میخورند و جمعشان جمع است و میگویند و
میخندند.
آنهایی که مانده اند "در ایران" همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست میکنند فکر میکنند آنهایی که رفتهند الان دارند با دوستان جدیدشان گل میگویند و گل میشنوند و از آن غذاهایی میخورند که توی کتابهای آشپزی عکسش هست.
آنهایی که رفتهند فکر میکنند آنهایی که ماندهند همهش با هم بیرونند.
کافیشاپ، لواسان، بام تهران و درکه میروند. خرید میروند… با هم کیف دنیا
را میکنند و آنها را که آن گوشه دنیا تک افتادهند فراموش کردهند.
آنهایی که ماندهند فکر میکنند آنهایی که رفتهند همهش بار و دیسکو
میروند و خیلی بهشان خوش میگذرد و آنها را که توی این جهنم گیر افتادهند
فراموش کردهند.
آنهایی که رفتهند میفهمند که هیچ کدام از آن مشروبها باب طبعشان نیست و دلشان میخواهد یک چای دم کرده حسابی بخورند.
آنهایی که ماندهند دلشان میخواهد یکبار هم که شده بروند یک مغازه ای که
از سر تا تهش مشروب باشد که بتوانند هر چیزی را میخواهند انتخاب کنند.
آنهایی که رفتهند، پای اینترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل یا سریالهای ایرانی و اخبارهایی با کلام پارسی و ایرانی هستند.
آنهایی که ماندهند در حسرت دیدن کانالهای ماهواره بدون پارازیت کلافه میشوند و دائم پشت دیش هستند.
آنهایی که رفته اند میخواهند برگردند.
آنهایی که ماندهند میخواهند بروند.
آنهایی که رفتهند به کشورشان با حسرت فکر میکنند.
آنهایی که ماندهند از آن طرف، دنیایی رویایی میسازند.
اما هم آنهایی که رفته اند و هم آنهایی که ماندهند در یک چیز مشترکند:
آنهایی که رفته اند احساس تنهایی میکنند.
آنهایی که ماندهند هم احساس تنهایی میکنند.
آنها که میروند وطنفروش نیستند.
آنهایی که میمانند عقب مانده نیستند.
آنهایی که میروند، نمیروند آن طرف که مشروب بخورند.
آنهایی که میمانند، نماندهند که دینشان را حفظ کنند.
آنهایی که میروند، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین میشوند. یک هفته مانده
میگریند و یک روز مانده به این فکر میکنند که ای کاش وطن جایی برای
ماندن بود.
و آنهایی که میمانند، میمانند تا شاید وطن را جایی برای ماندن کنند.
"نشریه دانشجویی شریف"
زنان و مردان بدون هیچ تفکیکی در کنار هم در مراسم حضور پیدا کرده اند. نه آسمون به زمین اومد. نه ستون های امنیتی کشور به لرزه افتاد. و نه بر خلاف دلواپسی همیشه دلواپسان خلاف عرف و شرعی اتفاق افتاد. تجربه حضور "بی حاشیه" زنان در کنار مردان در مراسم دیروز، بی پایه و اساس بودن بهانه جویی های عده ای تنگ نظر که سالهاست زنان رو به بهانه های واهی از حق حضور در ورزشگاه ها محروم کرده اند، به خوبی نشون داد.